زندگی نامه
در مورخه یکم شهریور ماه 1336 در تهران متولد شدم، سه سال اول ابتدایی را در قم خواندم از تابستان 1345 به تهران منتقل شدم. دیپلم ریاضى خود را در سال 1354 از دبیرستان محمد على فروغى تهران دریافت کردم. از سال 1350 مشغول آموختن زبان انگلیسى در مؤسسات انگلیسى شکوه، ملى زبان، انجمن ایران و آمریکا (کانون زبان فعلی) بودم. در همان سال در کنکور سراسری در رشته زبان انگلیسى مدرسه عالى ادبیات و زبانهاى خارجى پذیرفته شدم. تحصیل در دوره کارشناسى مدت سیزده سال طول کشید و در سال 1367 از دانشگاه علامه طباطبایى فارغ التحصیل شدم. علاقه به ادبیات و سینما از سال 1349 به واسطه آشنایى و رفاقت با یکى از اقوام (که دانشجوى رشته فیزیک دانشگاه تهران بود) در اینجانب شکل گرفت. این علاقه منجر به تسلّط نسبى به ادبیات و سینماى قبل از انقلاب ایران و جهان شد که البته با هدایت و راهنماییهاى مرحوم آیت الله حاج شیخ على صفایى حایری (ره) (مشهور به عین – صاد) شکل و سمت و سوى مناسب شد. در سال 1357 (اردیبهشت ماه) به خاطر شرکت در فعالیتهای سیاسى به مدت یک ترم از دانشگاه اخراج شدم که پس از پیروزى انقلاب اسلامى به دانشگاه باز گشتم. از اواخر سال 59 با آشنایى با مرحوم آیت الله رحمانى خلیلى که به تازگى از نجف به تهران آمده بود علاقمند به آموختن دروس حوزوى گشتم، البته این علاقه بیشتر ریشه در آشنایى با مرحوم آیت الله حاج شیخ على صفایى حایرى که در اواخر سال 1355 در منزل یکى از اقوام که از مکه آمده بود شروع شده بود. از مهر ماه 1360 به طور رسمى از تهران به قم منتقل شدم تا براى آموزش حوزوى خود شکل مناسب و مفیدى فراهم کنم. با توجه به سن (حدود 24 سال) و تلاش برخى از فضلاى حوزه دروس ادبیات را تا پایان سال تحصیلى 1361 به پایان بردم. تیر ماه 61 با زمزمه بازگشایى دانشگاهها به تهران باز گشتم ولى دروس حوزوى را رها نکردم و به طور خصوصى از محضر حجة الاسلام و المسلمین مرحوم شیخ مجتبى عاملى زید عزه متوفای فروردین 1385 در محله سرچشمه تهران دروس معالم و کتابهاى اولیه شرح لمعه استفاده کردم. در اواخر سال 1361 با تشکیل پرونده رسمى در حوزه علمیه قم تصمیم به اقامت دائمى در قم گرفتم و از همین رو از شهریور 62 ادامة دروس سطح را پى گرفتم. اصول فقه مظفر را از استاد فقیهى استفاده کردم، و کتابهاى مختلف (لمعه) را از بزرگانى چون مرحوم پایانى، حاج شیخ على پناه اشتهاردى، مرحوم حجه الاسلام محامى (زید عزه) فرا گرفتم. پس از آن فراگیرى مکاسب محرمه و رسائل را به طور همزمان از محضر اساتیدى چون حجة الاسلام اعتمادى، موسوى تهرانی (زید عزه) آیت الله حاج شیخ على صفایى حایرى آغاز کردم. پس از اتمام رسائل، کفایه جلد یک را از محضر آیت الله صفایى حایرى و جلد دوم را از محضر حجه الاسلام موسوى تهرانى استفاده کردم. بیع و خیارات را هم از محضر مرحوم صفایى حایرى بهره بردم. در سال 1369 موفق به پایان دوره سطح و گذراندن امتحانات شفاهى پایه دهم شدم. درس خارج خود را به منظور فراگیرى رجال، با همراهى چند تن از فضلا با حضور در درس خارج (حج) حضرت آیت الله حاج سید موسى شبیرى زنجانى شبها یک ساعت پس از نماز مغرب و عشاء در منزل ایشان آغاز کردم. (در آن تاریخ سال هشتم درس حج ایشان بود که با حضور حدود 12 تن ادامه مى یافت). همزمان در درس خارج اصول آیت الله وحید خراسانى شرکت میکردم. پس از دوسال درس خارج فقه خود را در محضر آیت الله حاج شیخ جواد تبریزى و خارج اصول را در محضر آیت الله مؤمن ادامه دادم. در همان سالها حضرت آیت الله مومن مسائل مستحدثه را در روزهاى جمعه در منزل خود با حضور 7 الى 8 نفر پیمیگرفتند که اینجانب نیز در آن حلقه شرکت میکردم. در طول این مدت (از سال 69 تا 78) جمعى از فضلا به صورت موضوعى بر روى برخى عناوین فقهى کار دسته جمعى انجام میدادند و وقتى در هر موضوع جزئى به نتایجى دست مییافتند، حاصل مطالعه خود را به عرض مرحوم آیت الله حاج شیخ على صفایى حایرى میرساندند و ایشان نتیجه بررسیهاى آنان را مورد نقد و ارزیابى قرار داده و نواقص کار آنان را گوشزد و سمت و سو میداد. افتخار همراهى دوستان در این محفل را نیز داشتم. از سال 1364 به دلیل آن که دروس متداول حوزوى عطش اینجانب و جمعى از دوستان که همگى دروس دانشگاهى را نیمه تمام گذارده و به حوزه آمده بودیم، را پاسخ نمى گفت با هدایت مرحوم آیت الله صفایى حایرى به بررسى مطالعه عرفان و فلسفه پرداختیم این سیر مطالعاتى حدود 3 سال طول کشید که براى اینجانب حاصلى به عنوان بررسى فلسفة افلاطونى و تأثیر آن بر عرفان و فلسفه مسیحیان و مسلمانان را داشت که به دلیل وسواسهاى اینجانب هنوز براى نشر به هیچ ناشرى ارائه نشده است. از سال 1367 همین جمع به دلالت و هدایت مرحوم استاد به مطالعة تاریخ اسلام رو آوردیم که براى اینجانب حاصلى تحت عنوان (ابوطالب تجلى ایمان) داشت که بعدها با تجدید نظر به چاپ رسید. از سال 1371 با آشنایى با دکتر على لاریجانى که به واسطه حجة الاسلام مهندس مجتبى همدانى (که از زمان حضور در واحد دانشجویى حزب جمهورى اسلامى در سالهاى 58 –60 با یکدیگر آشنایى و رفاقت داشتیم) به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و در پى آن صدا و سیما راه یافتم و در کنار دروس حوزوى به انجام خدماتى نائل آمدم. در سال 1375 با تشکیل دانشکده اصول دین، در اولین دوره آن دانشکده پذیرفته شدم که در سال 1378 از آن دانشکده با نگارش پایان نامهاى تحت عنوان جایگاه صحیح مسلم در سیر تدوین حدیث (که از نمرة 20 برخوردار شد) فارغ التحصیل گردیدم. این پایان نامه در ششمین دوره پایان نامه برتر رتبة اول مقطع کارشناسى ارشد در رشته الهیات را به خود اختصاص داد. این رساله بالغ بر 5 جلد و 1560 صفحه A4 است که هنوز هیچ ناشرى خود را براى چاپ و نشر آن به خطر نینداخته است. در پایان خاطر نشان میشود که در حال حاضر در حال نگارش پژوهشى تحت عنوان رویارویى خاورشناسان با قرآن در حدود 1000 صفحه براى مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى هستم.